۱۳۸۹ بهمن ۱۷, یکشنبه

گذشته ها گذشته . . .





گذشته  . . .  حال . .  آینده . . .
دیروز . . . امروز . . . فردا . . . !!!

هر کدوم از ما ها گذشته ای داشتیم خوب یا بد. باید گذشته ها رو به یاد داشت و ازشون درس عبرت گرفت ولی نباید در گذشته ها زندگی کرد . این عقیده ی منه.



تا کی غم آن خورم که دارم یا نه

وین عمر به خوش دلی گذارم یا نه

پر کن قدح باده که معلومم نیست

کاین دم که فرو برم ، برآرم یا نه !


البته یه کم سخته که آدم این جوری باشه. یعنی به نظر من این حد ایده آل یک انسان می تونه باشه. 




تصمیم گرفتم که قسمتی از داستان زندگیم و کسی که روزی دوستش داشتم رو بنویسم. همیشه نوشتن آرومم می کنه. الان هم که شروع کردم خیلی اوضاع احوالم بهتره. خیلی اهل قلمبه سلمبه حرف زدن نیستم! پس داستان زندگیم رو به زبون خودم خواهم نوشت.


شاید صدای زخمی دل من
 
مرهم زخمای دل تو باشه
 
شاید که قصه جدایی من
 
نذاره هیچکی از کسی جدا شه



در حاشیه ی خبر ها

دیروز یه خبر خوش بهم رسید بالاخره بعد از سالها ما هم خبر خوش شنیدیم !

البته درسی بود، یکی از بچه های وب در جریانه !

راستي يکي از دومين هاي وبلاگ افتتاح شد http://www.kulebaresafar.co.cc/

خوش باشین و همدیگر و الکی الکی ببوسین !

0 نظرات:

Followers

با پشتیبانی Blogger.