۱۳۹۰ فروردین ۵, جمعه

گذشته - قسمت چهارم

 تا اینکه چشمم میخ کوب یکی شد. اونم همین جوری داشت منو نگاه می کرد یه لحظه تمام بدنم لرزید. قیافش خیلی آشنا بود ولی اصلا نمی تونستم به جا بیارم که کجا دیدمش!؟ یه پسر قد بلند و سفید با موهای مشکی بلند و نیمه لخت. چند هفته ای گذشت و من دیدم که تنها دلیل مدرسه اومدنم شده اون. صبح ها فقط با یاد اون بلند میشدم و ذوق مدرسه رفتن داشتم. هر روز یه تیپی می زدم و مو هامو هم که همیشه بلند بود رو سیخ می کردم و می رفتم مدرسه! اون موقع خیلی این مدل مو باب نبود! یعنی اصلا باب نبود! اوایل فکر می کردم که این حس یک طرفست ولی هربار که می رفتم مدرسه می دیدم که بیش تر از من اون حواسش به منه! همیشه جلوی من یهو سبز می شد و یه جوری خیره می شد به چشمام. این قدر ضایع بازی درآورد که یکی از بچه های کلاس که بچه ی تبریز هم بود گفت بابا حق داره اون پسره عاشقت شده دیگه خوشگلی دیگه! چشم  خیلی های دیگه رو هم گرفتی !!! اصلا از این حرفش خوشم نیومد. چپ چپ نگاهش کردم و دیدم که دستش رو گذاشت روی پام منم دستش رو کنار زدم و رفتم بیرون و اونم بلند و جوری که تمام کلاس بشنون گفت خب من چی کار کنم خوشگله! از فرداش که یه کم دقت کردم دیدم اون پسره خیلی هم بی راه نمی گفت. خیلی از بچه ها زیر چشمی حواسشون به من بود و خیلی ها هم با کمال پر رویی اومدن و بهم پیشنهادات بی شرمانه دادن! ولی کسی چشم منو گرفته بود که شاید اگه اینا می دیدنش براشون خیلی جذاب نبود ولی خب از نظر من در اون سال ها اون تنها فرشته ی روی زمین بود.
خیلی افت تحصیلی داشتم ! برای معلما جای تعجب بود که چرا درسخون ترین فرد کلاس اینقدر ضعیف شده؟!
دوست داشتم بدونم که خونشون کجاست ولی هر بار که از مدرسه تعطیل می شدیم یهو غیبش می زد!
بعد از چند هفته که از این ماجرا گذشت اتفاقی از کنار مدرسه ی دوران دبستانم رد می شدم که یهو یادم افتاد کجا دیدمش!
آره اون یکی از کسایی بود که توی همون دبستان میومد. من سال پنجم بودم که یکی از معلم های سال چهارمی از من خواست که سر کلاسش وایسم. اون توی همون کلاس بود. یادمه اون روز که لیست حاضر غیاب کلاس رو برداشتم تا اسامی رو حضور و غیاب کنم اسمش رو خوندم آقای سبحان ... !؟
آره خودش بود! همون قیافه ی معصومش رو حفظ کرده بود. خیلی با خودم کلنجار رفتم که بالاخره بهش بگم یا نه این قدر این کلنجار مسخره ادامه داشت تا اینکه اون سال تموم شد و من کنکور دادم.
اینو که الان می خوام بگم رو هیچ کس نمی دونه جز خودم! اون سال از عمد کنکور رو خراب کردم تا اینکه سال بعد با سبحان امتحان بدم و با هم یک جا دانشگاه قبول شیم. هیچ وقت یادم نمیره. خیلی از جوابا رو بلد بودم ولی . . .
قبول نشدن توی کنکور اونم واسه منی که درسام رو فوت بودم واسه پدر و مادرم و فامیلام عجیب بود.
یک سال پشت کنکوری من شروع شد و من در انتظار و عشق سبحان بودم. تمام اون سال رو باهاش زندگی کردم البته توی رویاهام. همیشه آیندمو توی زندگی با اون می دیدم.
بار ها به بهانه دیدن اون به مدرسه رفتم و از دور می دیدمش که داره والیبال بازی می کنه و خوشحاله.
این فوق العاده بود . مگه عاشق چی می خواد؟ همین که معشوقش شاد باشه براش کافیه.
کنکور سال بعد رسید و من تمام حواسم پیش سبحان بود. از اول اینکه وارد محوطه امتحانا شدم داشتم دنبالش می گشتم تا اینکه پیداش کردم! داشت کنار دوستاش در مورد کنکور صحبت می کرد که تا منو دید بازم زل زد بهم و یه لبخندی زد که برام خیلی شیرین بود! می تونستم حس رضایت رو توی چشمای سیاهش ببینم.
با هزار ذوق و شوق امتحان دادم ولی تمام حواسم به سبحان بود.
نتیجه اومد و . . .

ادامه دارد . . .




پ.ن: لیدیز اند جنتلمن . . . اتنشن . . . اتنشن . . .  !!!
شروعی دوباره . . .
اینبار دیگه منو با مشت و لگد هم نمیشه بیرون انداخت !
پر قدرت تر از همیشه اومدم
اولین سایت فلش هومو ها رو ساختم ! (الان ذوق مرگ شدم ها !)
اما این سایت که Persian Men نام داره یه سایت سمبلیکه! منظورم اینه که چون خودم بی سوادم و اطلاعات خیلی کمی نسبت به بقیه دارم واسه همین مطالبش کم و

در حد تیم استقلاله ! :دی
ولی جدی میگم این سایت تنها یک سایت سمبلیک هستش که از همین جا با این دست ها و قلب کوچیکم تقدیم می کنم به تمام هم احساس های عزیز و دوست داشتنی ام که

دست ها و قلبی بزرگ دارن. کم و کاستی های وب رو به بزرگی خودتون ببخشین. امیدوارم استارت خوبی زده باشم. دوست دارم ادامه داشته باشه اما با شما دوستان.
خیلی دوست داشتم که یکی دیگه از دوستان مطلب رو می نوشت. کسانی که اطلاعات فوق العاده خوبی دارن
امیدوارم دفعات دیگه بتونم با شما دوستان همکاری کنم

به دلیل پیلتر بودن دومین و حتی آی پی بلاگ اسپات ! تمام ساب دومین ها به درجه ی پیلترینگ نایل آمدند! از جمله خود من (دامت حفاظاته)! به دلیل ربات هایی که به

تازگی خریداری شده و با موتور های جستجوی بسیار قوی تمام پیلترشکن ها در عرض چند ثانیه یا از کار می افتن یا قابل رهگیری هستن! وی پی ان های داخلی رو هم

که اصلا حرفش رو نزن!
به همون دلایلی که در بالا گفتم بر آن شدم تا وب جدیدی رو افتتاح کنم!
آدرس های جدید وبلاگ من:
http://kulebaresafar.devhub.com/
http://k-b-s.tk/
http://www.kule-bare-safar.co.cc/
البته من هنوز هم در بلاگر هستم تا چشم پیلترینگ درآد !
اینم آدرس های قدیمیم:
http://kulebaresafar.blogspot.com/
http://www.kulebaresafar.co.cc/
راستی آدرس سایت فلش رو ننوشتم!
اینم آدرساش:
http://www.persianmen.site90.com/
http://persianmen.comli.com/
که البته دومی نمی دونم بعد از ساخت یا قبل از ساخت! به درجه ی پیلتری نایل آمد!
ولی همچنان همون جا هم هستم!

فایل جالب امروز:
توضیح: کلیپ پاورپوینت زمستان - برای اجرا شدن این فایل باید نرم افزار پاورپوینت(از مجموعه آفیس) نصب باشد.
حجم: 6.36 مگا بایت
لینک: از سرور مدیا فایر - پس از لود شدن صفحه ی لینک منتظر بمانید تا درخواست دانلود شما به سرور فرستاده شود سپس بر روی Click here to

start download.. کلیک کنید

دانلود

 

3 نظرات:

پویا گفت...

ظاهرا با یک هم حس با انرژی طرف هستیم :دی
سال خوبی داشته باشی و موفق و شاد باشی

Bardia گفت...

پویا:
خب آره یه جورایی :دی
ممنون واسه تو هم آرزوی سلامتی و موفقیت دارم

ناشناس گفت...

من اصلا سر در نمیارم مگه هر دو تون پسر نبودین؟!!!
چطور عاشق هم شدین؟؟!!!
مگه می شه آدم عاشق هم جنسش بشه؟؟!!

Followers

با پشتیبانی Blogger.